زرشکیانه!!

W E AR_E LI VI/NG I N A FA/ N_TA SY

زرشکیانه!!

W E AR_E LI VI/NG I N A FA/ N_TA SY

Tea,tea and coffee helps to stand the day

گربه های اینجا خیلی باحالن.یعنی اصولا خوشگلن.یه دست سیاه مخملی با چشای سبز.یه دونم گربه دم خوابگاه مون هس خیلی لوسه.کفشتو میاری بالا میاد ماوووو ماووو میکنه سرشو میماله به کفشت.منتها من هنوز یکم میترسم و معمولا کلاس دارم:))

اگه تهران درس میخونین کمی تا قسمتی کوفتتون شه.انتظامات اینجا سخت گیره یکم و نگهباناش در صورت خود عن پنداری گیر میدن.

جانیم اینجا اوردم خوابگاه و رو تختم میخوابه.وقتی میرم بیرون به دوستام میگن مواظب دوس پسرم باشین.

اون اقای محترمی هم که برق میخونن خیلی شبیه گراهام کاکسونن.گراهام کاکسون ادیتیشن لری.وخ جوونیاش.البته خودشون شدیدا تکذیب میکنن.

البته گفتم سخت میگیرن, دلیل نمیشه کمبود eye candy داشته باشیم.اصلا همچی چیزی نیس:-"

+یه خبری بود اوایل هفته قبلی راجب اینکه ضبط lp9 تموم شده و ۲۰۱۶ توره.و خوب من جلو خودمو گرفتم که داد نزنم و گریه نکنم(چون خونه خالم اینا بودم) و خوب معلوم شد اشتباهی بوده.وخ تام شرو کرد سر کوفت زدن به جانی.مرتیکه.به جانی چه ربطی داره.

سلاملکم.

من الان دانشجوی ترم یک رشته نرم افزار در دانشگاه فلان هستم.خوب طبیعتا نه میخواستم نرم افزار بخونم و نه میخواستم دانشجوی دانشگاه فلان باشم بات ایتس اورایت.

خابگاه دانشگاه فلان خابگاه خوبیه.یه اقایی که در همین دانشگاه برق میخونن فرمودن که "قدیمیه ولی تمیزه" و خوب توصیف خوبیه.

و خوب همه اینجا کرمانین مگر اینکه خلافش ثابت شه.عاخه چه وضشه.من کلا خیلی از لهجه فلانی برخوردار نشدم اینجا:))هعی.

و خوب ملت در مورد نژاد(؟) من گیج میشن."تو کردی؟پس چرا کردی حرف نمیزنی؟ ترکی؟ خوب ترکیم.که بلد نیستی!"

جدا فکر نمیکردم ۲-۳ سال گذشته که توی این وضعیت باشم.فکر نمیکردم این سری اتفاقات برام میافته و چی میشه.

تام یورکم ۴۷ ساله شد.البوم ردیوهد کو مرتیکه.

in algebra

ای کاش محلول پاک کننده ای وجود داشت که میتونست گذشته رو بشوره.ای کاش میشد یه disk defragmenter روی ذهنت ران کنی و همه فضا های خالی مرتب شن.

خیلی اتفاقا ممکنه بیفته.یه پیش گویی محقق کننده از احتمالات بی پایان.خیلی چیزا ممکنه اتفاق بیافتن ومن واقعا نمیدونم باید الان چیکار کنم.فقط میدونم خیلی دلم میخواست یه حافظه انتخابی داشته باشم.

+کنکور؟ خیلی اتفاقا ممکنه بیفته.

ریزه نوشت #1

شاید مسئله اصلا این نیست که چی منطقیه و درسته یا ازمودس.مسئله اینه که چی نیاز داری، و این جز چیزاییه که 

نیازش داری؛میتونی تا ابد الدهر سر درست بودن یا نبودنش با خودت بجنگی.






__________________________________________________________

میشه چیزی رو خیلی خوب فهمید،و اونوقت میتونی برش داری و برای خودت نگهش داری،چون قسمتی ازش وجود نداره که توی فکر تو نباشه.

میتونم اوقدر خوب بفهممت که برای من بشی؟

//اگر فقط چیزی بودی،با قابلیت تعلق داشتن





___________________________________________________________

معلم ادبیاتمون میگه عشق واقعی اونیه که ادم ـو ارتقا(؟) بده.من باهاش مخالفم.اون چیزی که بهش میگن عشق باید طرفو تیکه پاره کنه،قلبشو از تو سینه ـش بکشه بیرون و اتیشش بزنه.


به این نمیگن ارتقا.میگن؟




___________________________________________________________

ادما همیشه به تخیلاتشون عشق میورزن.همش خیالپردازیایی ـن که تو کاسه سر رخ میدن.عشق واقعی و مجازی و لانگ دیستنس حرف مفته.



 //تکبیر

___________________________________________________________

برای پایان چیزی:

http://pleer.com/en/tracks/9802168zFog


و برای شروع چیزی دیگه:

http://pleer.com/en/tracks/549315957YH



Removable singularity

این چه جور جادوئیه؟

که نمیتونم از دوست داشتنت دست بردارم؟

 

این یه موزیکاله!

 و همیشه کسی هست که منو بگیره،وقتی میافتم;

/*

چی میشه اگر،کسی نباشه که تحمل کنه؟حتی اگه باشه

*/

وقتی " تو" میافتی!

 

 

 

و همیشه "تو" هستی که منو بگیری!

وقتی که میافتم

/*

 چی میشه اگر فرض موزیکال بودن غلط باشه؟چی میشه اگه "تو"، "نباشی"

*/

 

و همیشه من هستم که بگیرمت،

 و همیشه "تو" هستی که منو بگیری

 و همیشه کسی هست که منو بگیره

 وقتی بیافتم;

 

// اگر موزیکالی باشه،اگر "تو" باشی. اگر من بتونم تحملت کنم

 

http://pleer.com/en/tracks/8568340KxyV

Björk - In the Musicals