ای کاش محلول پاک کننده ای وجود داشت که میتونست گذشته رو بشوره.ای کاش میشد یه disk defragmenter روی ذهنت ران کنی و همه فضا های خالی مرتب شن.
خیلی اتفاقا ممکنه بیفته.یه پیش گویی محقق کننده از احتمالات بی پایان.خیلی چیزا ممکنه اتفاق بیافتن ومن واقعا نمیدونم باید الان چیکار کنم.فقط میدونم خیلی دلم میخواست یه حافظه انتخابی داشته باشم.
+کنکور؟ خیلی اتفاقا ممکنه بیفته.
صبر.
حافظه ی انتخابی ممکنه با بی اهمیتی.با زمان.با صبر.
خیلی خستم خانومه.خیلی.
خوب میشی....الان استراحت کن فقط:)
بیا مثلا سریالای خنده دار ازسر بگیر...بیگ بنگ تئوری رو تموم کردی؟
اونم دیگه لطفی نداره :(
خب میخوای من چند تا سلفیای خودمو برات بفرستم بترکی؟
ولی خب من تو رو زنده بیشتر دوست دارم :(
والا قیافه خودم الان خنده دار تره.موهام بلند شدن شبیه هیپی ـا شدم:-"
هوم، یه چیز جالب تو این پروسه کنکور همینه که دختره موهاشون بلند می شه، پسرا کچل :))
اوهوم؟شاید.
گلنوش ;_;
هو آر یو