زرشکیانه!!

W E AR_E LI VI/NG I N A FA/ N_TA SY

زرشکیانه!!

W E AR_E LI VI/NG I N A FA/ N_TA SY

It's Natural To Be Afraid

خداوندگاران را انچنان روایت میکنند که هراس از خرد یابی انسان ترسانشان کرده تاهمان دم که از بهشت برانندش.روایت گران را ترس و مرگ گوشت از استخوان و استخوان از وجود ربایید.خدایان را موج موج از خاطرات شستند و تنها هراسی محو به جا ماند.زمین لرزید و اسمان فرو ریخت،و از همه تنها هراس نابودی استوار ماند.اهسته به هر سوی سرک میکشید و خرابه ها را مینگریست.جنگ را جنگاوران اوردند،بیچارگان به بها تن دریدند و درانیدند و از میان پشته پشته زیاده خواهی و آز گر گرفته؛هراس مرگ رقصید.

هراسانید.شما از ان فردای نادیده و انان از تصور محو گذشته فرسوده.هراس به تپش در اسمانم زندگی میسراید؛هراس به اشنایی بر من ایه مرگ میخواند.هراس را اغوشیست به کران وجود؛هراس را زندگیست ورای هر زندگانی.می هراسم و میهراسی،به داغ وجودمان گرمای هراس دمانده اند.ما در این حلقه دوار به هراس میخرامیم و چنان محو میشویم گو ازلی و ابدی وجودی به تنور وجود نینداخته ایم.بترس،همزاد زندگانی در اغوش بگیر.قمار خویشتن اکنون اغاز کن.

Explosions in the Sky-It's Natural to be Afraid